معنی قتلگاه امیر کبیر
حل جدول
فرهنگ فارسی آزاد
اَمِیر کبیر، امیر بزرگ، لقبی بود که ببعضی از امراء در زمان قاجاریه داده میشد مثل کامران میرزا..،
اَمِیر کبیر، در تاریخ قرن اخیر منظور میرزا تقی خان فرزند مشهدی قربان آشپز جناب ابوالقاسم قائم مقام است که در همان خانه سواد آموخت و در تبریز لشکرنویس شد و در اوّل دورهء ناصرالدین شاه نخست وزیر گردید. شهادت حضرت باب و بسیاری از بابیان بفرمان او انجام گرفت ولی خودش یکسال و نیم بعد از شهید ساختن حضرت اعلی مغضوب سلطان شد و از صدارت عزل گردید و بکاشان تبعید شد و در آنجا در حمام فین در حضور علی خان حاجب الدوله نماینده ناصرالدین شاه رگهای هر دو دست وی را قطع کردند تا بمُرد،
کلمات بیگانه به فارسی
بند امیر کبیر
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
قتلگاه. [ق َ] (اِ مرکب) جای کشتن حیوانات. (آنندراج): مضجع؛ قتلگاه در جنگ. (منتهی الارب). مکان کشته شدن:
به قتلگاه وفا تا شهید او نشدم
دهان تیر بخندید و تیغ آب نخورد.
علی خراسانی.
چون محبان دگر لب تشنه همراه حسین
کاش می بودم علی در قتلگاه کربلا.
علی خراسانی (از آنندراج).
کبیر
کبیر. [ک َ] (اِخ) لقب کورش هخامنشی است. رجوع به کوروش کبیر شود.
واژه پیشنهادی
دختر مهد علیا، ملکزاده خانم ملقب به عزتالدوله با وجود ناخرسندی مهد علیا، در ۱۳ سالگی در روز جمعه ۲۲ ربیعالاول از سال ۱۲۶۵ ق به همسری میرزا محمد تقیخان فراهانی (امیر کبیر) درآمد و کینه مهد علیا نسبت به میرزا محمد تقیخان فراهانی بیشتر شد
قتل امیر کبیر
قتل امیرکبیر در ماه ربیعالاول سال ۱۲۶۸ (قمری) اتفاق افتاد.در باغ فین کاشان
فرهنگ معین
(قَ) [ع - فا.] (اِ.) جای کشته شدن، جای کشتار.
فرهنگ عمید
جای کشتن،
مترادف و متضاد زبان فارسی
مقتل
معادل ابجد
1039